جانم فدای فاطمه
می خوام برم به شهری که کبوتراش سایه سرزمیشن برای زائراش
آقابه هرمریض ناعلاج میده شفایی که داره هیچ کسی دواش
یه شب اومدتوخواب،خوابو شکستم گریه کنان زانوزدم نشستم
آقا اومدگفت:به چه غم اسیری گفتم:آقام طبیب گفته میمری
نگاهی کردوگفت:بگوفاطمه قلب ودلم یبارگی شکستن
انگاری که تموم آسمونا زانوزدن به حرمتش نشستن
یه بانوی بلندقد خمیده اومدکه چهره اش شبیه ماه بود
سرم پایین گرفتم ازخجالت توشه من یه کوهی ازگناه بود
گفتن که این دخترپیغمبر که دشمنا پهلوی اون شکستن
وقتی اومدتموم آسمونا زانوزدن به حرمتش نشستن
گفتم:بی بی یه کوهی ازگناهم یه مجرم همیشه روسیاهم
گفتم:بی بی دارم میمیرم ازشرم اگه میشه دیگه نکن نگاهم
دیدم روصورت شبیه ماهش بارونی مثل یه دریا خیسه
یه نامه ای نوشت دیدم تونامه شفاعت من داره می نویسه
ناله زدم گفتم:چرا شفاعت ازدست ما یه کوله بار تردی
به من نگاهی کردوگفت:که یکبار واسه حسین من توگریه کردی
منبع از وب خدادوست
سردارشهید منوچهر علیپور متولد مازندران قائمشهر روستای خطیرکلا میباشد درسال 1365درمنطقه لولان اوشنویه در عملیات قادر بشهادت رسیدند ودرروز قیامت مورد شفاعت او قرار بگیریم روحش شاد ای شهید همیشه زنده