زندگينامهي شهيد رضا عباسپور شهدی از خطیر کلا قائمشهر
بسم الله الرّحمن الرّحيم
زندگينامهي شهيد رضا عباسپور
|
|
شهيد رضا عباسپور در سال 1341 در يك خانوادهي كشاورز و روستايي واقع در خطيركلا از توابع شهرستان قائمشهر ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در مدرسهي محل و راهنمايي و دبيرستان را به ترتيب در امير كبير و دبيرستان سعيد نفيسي پشتسر نهاد.
به دليل ضعف مالي همچون بسياري از خانوادههاي ديگر طعم تلخ سختيها را چشيد و در دورهي تحصيلات دبيرستان به جنبش مبارزات مردم ايران پيوست بعد از انقلاب و در دوران حسّاس مملكت و جايي كه احساس خطر ميكرد حضور گسترده داشت. فنون نظامي را پيش از آغاز جنگ فرا گرفت و براي مقابله با توطئهي داخلي و خارجي در سالهاي اوّل جنگ كه هنوز تشكيلات رسمي چون سپاه و بسيج سازماندهي و انسجام در اعزام نيرو نداشتند خود را آماده ميكرد.
شهيد عباسپور داوطلبانه از سوي ستاد جنگهاي نا منظم و چريكي شهيد چمران كه زير نظر نخستوزيري آنوقت اداره ميشد عازم اهواز گرديد و جهت پيكار با دشمن بعثي به سوسنگرد رفت. با بعثيهايي كه به كشور ما تجاوز نمودند مقابله كرد. شهيد رضا عباسپور جزو گروههايي بود كه در آغاز جنگ، خوف حضور در برابر سلاحهاي مجهز به تكنولوژي دفاعي كه هديه استكبار شرق و غرب به عراق بود را از خود زدود. خالصانه و با اعتقادي راسخ به راهش ايمان داشت و به حقّانيّت انقلاب و رهبر كبير انقلاب معتقد بود.
مسير و روش زندگي او گوياي همراهي با اهداف انقلاب اسلامي بود. وي به احكام مسايل ديني پايبند بود كه سرانجام با ايمان راسخ با حدّاقل امكانات و ساز و برگ نظامي و تاكتيكها در برابر دشمن متجاوز همچون سدّي استوار در مقابل دشمن قرار گرفت سرانجام در 21 بهمن سال 1359 در همان منطقه بر اثر تركش خمپاره به شهادت رسيد. اين جنگ گرچه اتّحاد عمومي را در دفاع از مرزهاي ايران در بر داشت و از لحاظ نيروي انساني هزينهاي سنگين براي مملكت بود كه جبران آن و تربيت نيروي انساني، كاري سخت و دشوار است. بعد از شهادت او روح بيدارگري گسترش يافت و انگيزه دفاع از كشور قويتر شد. خانوادهي ايشان و دو برادرش نيز به دفاع از ميهن پرداختند.
پيكر شهيد رضا عباسپور در مزار شهداي روستاي خطيركلا به خاك سپرده شد و امروزه مورد زيارت مردم و دوستداران دين و ميهن و عشق و آزادي است.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
بسم الله الرّحمن الرّحيم
وصيّتنامهي شهيد رضا عباسپور
اينجانب رضا عباسپور عضو بسيج مستضعفين قائمشهر(خطيركلا) كه از
روزهای نخست وارد جبههي جنگ در اهواز شدم، و از آنجايي كه رهبرم را از روي آگاهانه شناختم. وظيفهي كشوري و ديني خود ميدانستم كه در اين نبرد حقّ عليه باطل
انجام وظيفه نمايم.
اگر من شهيد شدم با تشييع جنازه توسّط برادران پاسدار و سپس چند تن از پاسداران مرا كفن و دفن نمايند. زيرا تنها اميد و نور چشمم برادران پاسدار ميباشند، زيرا چند روزي كه با برادران پاسدار بودم و با آنها نشست و برخاست داشتم وقتي كه به چهره آنها نگاه ميكردم گريهام ميگرفت زيرا مرا تحت تأثير قرار ميدادند از بس كه خوشحال ميشدم.
من نه با چپ سازش داشتم و نه با راست و نه به منافقين(سازمان مجاهدين) براي من جنگ با صدّام هيچ تفاوتي با اين گروهكهاي ضدّ خلقي ندارد.
هرگز برايم گريه نكنيد زيرا هر قطره از اشك شما يك لبخند دشمن ميشود و باعث خوشحالي او و ناراحتي من مي باشد حتيّ بهجاي تسليت از تمام دوستان و فاميلان تقاضا دارم تبريك بگويند. ضمناً مرا بغل قبر كاظم اسلامي دفن كنيد.
از تمام دوستانم تقاضا دارم كه هيچ وقت از فعاليّت خود دست نكشيد
و حتيّ بيش از حدّ به فعاليّت خود ادامه دهند. به اميد روزي كه پرچم اسلام با خون كلگون كفن مان در سراسر جهان به اهتزاز در آيد. حال كه من در ميان شما نيستم وقتي كه قبر ششگوشهي امام حسين(ع) را زيارت ميكنيد مرا ياد كنيد.
والسّلام
سردارشهید منوچهر علیپور متولد مازندران قائمشهر روستای خطیرکلا میباشد درسال 1365درمنطقه لولان اوشنویه در عملیات قادر بشهادت رسیدند ودرروز قیامت مورد شفاعت او قرار بگیریم روحش شاد ای شهید همیشه زنده